نتایج جستجو برای عبارت :

گرداب سرنوشت

سرنوشت منم این ه که تو تنهایی بمونم. می‌دونی، این سرنوشت ه، خودم انتخاب کردم، ولی نمی‌دونم چرا از خدا ناراحتم. شاید چون با تعریف استانداردهایی، سرنوشت ما رو تغییر داده به تنهایی، من اگه انتخاب نمی‌کردم مذهبی باشم، من اگه عشق به خدا نداشتم، الان انقدر غمگین بودم؟ نه قطعاً.
سرنوشت: عوامل تربیتی، اجتماعی، خانواده، جامعه، محیط، و کودکی و اثراتشون بر زندگی‌مون ...
پ.ن: من باید پول چاپ کنم. این سرنوشت من ه. 
به نظرم زنهای خانه دار در یک گردابی می افتند به نام گرداب اون به فکر خودشه و به ما نمیرسه 
خیلی گرداب وحشتناکیه ذهن بهت میگه ببین اون داره خودش خوشی میکنه به تو بچه ها نمیرسه 
حالا هر زنی به یک شکلی حرفهایی که دیروز ظهر از زنهای همسایه میشنیدم هم داشت همینو به من میگفت همه زنهای خانه دار تو این گرداب هستن 
مثلا اون زنی که مامان مبینا میگفت که با بچه هاش میومده خونه صداهایی از اتاق خواب میشنیده بعد میگفته بچه من تره بار خرید دارم بریم بیرون . ی
درجه ابهام 2 از 4
معنا: استثنائا گفته نمیشود
در بین صدای رعد و برق و بالا و پایین رفتن قایق چوبی ام در میان امواجِ اقیانوسِ سیاه تنها یک راه آرامش برای خود میبینم...
و آن گرد آبی هولناک است که باید در عمقش فرو بروم و درونش به خود بپیچم و دست و پا بزنم و غرق شوم...
تا بعد، از آن طرف زمین بجوشم... 
و تبدیل به اقیانوسی آرام و وسیع گردم که مایۀ استفاده ی بسیاری از جانوران و گیاهان شوم...
تا پس از  آن حداقل کسی در من قایق چوبی اش شبانه، درگیر موج ها و نا آرام
تنها،تنهایی را احساس میکنم، میان احساس های خموش دریایی که در جزر و مدّ احساس ها،احساس خویش را گُم کرده اندتو تنها بمان!تا وقتی که به خودت ملحق شوی،تنهایی ام راشریک نمیخواهم..تو از خودت میگریزی ومن از تو به توفکر نکن مزاحمت هستمتنهایی استدر گرداب احساس تو از مناز خودت رفته ایو من تنهایی هایم (احساساتی که در اطرافم به من القا میشوند را)قایم میکنمتا تو از بزرگی این گرداب بیش تر مترسیتا تو تنها،تنهاییم بمانینه تنها،یک تنها....
انگار کن که شب، در ظلمت دریا، در میانه آب، تخته پاره‌ایست بر موج.
کجاست و به کجا می‌رود؟ نمی‌‌داند. 
ایستادن و ماندن و فهمیدن هم نمی‌تواند که توان و اختیار ندارد. که بی‌معنی است در آب یک جا ماندن، که می‌برد تو را به هر کجا که خواهد...
آن تخته پاره، منم. گیج و گنگ و منگ. پریشان و گم‌شده و غرق.
نه به این سویم نه به آن سو. و نه توان ماندن دارم در میان این دو سو.
طوفان است و گرداب و شب و وحشت.
خورشید را در کجا جست‌وجو کنم؟
این شب چرا سحر نمی‌شود؟
سریال سرنوشت یک مبارز از شبکه استانی بوشهر در حال پخش میباشد
و فردا قسمت دوم یا سومش هست
سریال سرنوشت یک مبارز حوالی ساعت11:20یا11:30پخش میشود البته فک نکنم جمعه و پنجشنبه ها پخش بشه
امیدوارم از دیدن این سریال لذت کافی رو ببرید
معرفی این سریال به زودی قرار داده خواهد شد
 در ازدحام این همه ظلمت بی عصا 
چراغ را هم از من گرفته اند 
اما من
دیوار به دیوار
 از لمس معطر ماه 
به سایه روشن خانه باز خواهم گشت
 پس زنده باد امید 
 در تکلم کورباش کلمات
 چشم های خسته مرا از من گرفته اند 
اما من 
اشاره به اشاره
 از حیرت بی باور شب 
به تشخیص روشن روز خواهم رسید 
پس زنده باد امید 
 در تحمل بی تاب تشنگی 
میل به طعم باران را از من گرفته اند
 اما من
شبنم به شبنم
 از دعای عجیب آب
 به کشف بی پایان دریا رسیده ام 
پس زنده باد امید
 در
کتاب گرداب سکندر نویسنده: محمدرضا سرشار انتشارات: سوره مهر
کتاب گرداب سکندر : قصه ی شب های دراز زمستان مردم بندرهای جنوب...
کتاب گرداب سکندرنویسنده: محمدرضا سرشارانتشارات: سوره مهر
معرفی:
این داستان کسی است که سال ها پس از مرگش، قصه ی شب های دراز زمستان مردم بندرهای جنوب بود.از این داستان یک فیلم سینمایی و یک مجموعه سیزده قسمتی عروسکی ساخته شد. این کتاب فوق العاده جذاب است.
بریده کتاب(۱):
ماجرا بسیار ساده آغاز شد. یک روز که در وسط دریا بودند طوف
کلبه مجازی کیسان دبباج نظر به استقبال هواداران تصمیم گرفت سریال از سرنوشت را برای دانلود در وبلاگ قرار دهد. بنابراین از این پس این سریال به تدریج و از فصل اول برای دانلود قرار داده می شود.برای دریافت هر قسمت روی مربوطه کلیک کنید.
 
 
 
بسم الله الرحمن الرحیم
یا فارس الحجاز ادرکنی
محمد بن علی ظهیری سمرقندی در کتاب سندبادنامه داستانی از رفاقت پیرزن و هدهدی نقل میکند،که هد هد با همه زیرکی و تذکر پیرزن در دام کودکان گرفتار میشود و با کمک پیرزن نجات می یابد و این اتفاق را به قسمت و سرنوشت ربط میدهد
و پیرزن خیلی زیبا در جواب او و همه معتقدان به سرنوشت و قسمت می گوید
((قسمت و سرنوشت بهانه انسانهای تنبل و خطاکار است تا وجدان خود را آسوده سازند
آنچه رخ میدهد نتیجه رفتار خودمان است،
ا
یک. ارزشمندترین ( بدون اغراق ) لحظه‌های زندگیم، لحظات هم‌صحبتی و همدلی با دوستانم بوده‌. دلم میخواد تک تک اون کلمه‌ها و لحظه‌ها رو قاب بگیرم، کلمه‌هایی که دوستانم ( از جمله تک تک ( واقعاً تک تک) شما ) در من دمیدید تا رشد کنم، به فکر فرو برم، و زندگی رو لمس کنم. امشب خیلی خوشحالم. هفت از ده. برای داشتن چنین دوستانی. 
---
دو. 
اینکه می‌گویند سرنوشت روی پیشانی نوشته شده، برای من معنای زیبا و طنازانه‌ای دارد. بله، سرنوشت تو روی پیشانی‌ات نوشته شده
دانلود آهنگ جدید رضا جلائیان به نام سرنوشت
متن آهنگ جدید سرنوشت - رضا جلائیان
Скачать новую песнюReza Jalaeyan Sarnevesht
Текст песни Sarnevesht Reza Jalaeyan
توی تکرار مصیبت با سینه پر حسرتПри повторении недуга с ласковой грудью
گم شدیم ببین چه ساده بین سرنوشت و قسمتМы заблудились, чтобы увидеть, как легко между судьбой и эпизодом
بهتره کسی نباشه که بخواد بهت بخنده یا یه دستی پشت پرده که درو بروت ببنده

ادامه مطلب
 
چهارمین قسمت از فصل اول سریال از سرنوشت که محمدرضا خردمندان و علیرضا بذرافشان کارگردانی آن را بر عهده داشتند و با بازی درخشان امیررضا فرامرزی(در نقش هاشم) همراه بود. توسط کلبه مجازی کیسان دیباج تقدیم حضور می گردد.
جهت دانلود قسمتا های دیگر این سریال نیز می توانید به بخش «دانلود فصل اول سریال از سرنوشت» در ستون سمت جپ وبلاگ کلبه مجازی کیسان دیباج مراجعه فرمایید.
 
جهت دانلود چهارمین قسمت از فصل اول سریال از سرنوشت به ادامه مطلب مراجعه فرما
سریال از سرنوشت یکی از تازه ترین تولید های گروه فیلم و سریال شبکه دوی سیما است که در سال 98 تولید شد و تولید آن تا کنون ادامه دارد. این سریال جذاب در سه فصل تهیه و تنظیم شده که تا کنون دو فصل آن(فصل اول و دوم) به روی آنتن رفته. سریال از سرنوشت به روایت زندگی دو کودکی پرورشگاهی به نام هاشم و سهراب می پردازد که در پرورشگاه کودکان بی سرپرست زندگی میکنند. رفاقت بی اندازه و بسیار صمیمی این دو نفر که از کودکی آغاز شده بود تا دوران بلوغ و جوانی نیز ادامه م
سرنوشت یک زن و اندازه سینه ها 
 
 
 
 
سرنوشت یک زن تا چه حد به سینه های بزرگ و یا کوچک او ربط دارد؟
 
آیا داشتن پستان های بزرگ و یا کوچک تاثیری در سرنوشت یک زن دارد؟
آیا واقعاً سایز سینه اهمیت دارد؟
سالهای سال است که زنها و شوهرهاسر این موضوع با هم بحث می کنند. مرغ همسایه همیشه غاز است و به همین خاطر است که زنها معمولاً برای خودشان دلیل ارائه می دهند که چرا باید سینه های کوچک یا بزرگ داشته باشند. اما آیا واقعاً تفاوت پزشکی خاصی بین داشتن سینه های
چه ‌می شود سرنوشت فرشته ای
که « دوستت دارم » گفته؟
به بوسه،
به آغوش،
به تو...
فکر کرده؟
فرشته ای که بال هایش را زمین گذاشته
تا دست های یک انسان را بگیرد
دست های تو را بگیرد
و آنقدر به جستجوی تو،
راه های زمینی را طی کرده،
که راه آسمان را گم کرده  است
فرشته ای که دندانه های سین « دوستت دارم » 
گلویش را آنچنان بریده،
که هیچ ذکری از دهانش بیرون نمی ریزد
و یک نام چند حرفی معمولی،
چنان روی دهانش خشک شده،
که جرات بوسیدن را از دست داده است
چه می شود سرنوشت
وعده همه ما فردا پای صندوق‌های سرنوشت‌ساز
در حالی که کمتر از ۱۰ ساعت تا خلق حماسه دوم اسفند ماه فرصت باقی است، مردم روستای محمدزینا خود را آماده حضور پای صندوق‌های رأی در دومین روز از آخرین ماه زمستان می‌کنند.
ادامه مطلب
وعده همه ما فردا پای صندوق‌های سرنوشت‌ساز
در حالی که کمتر از ۱۰ ساعت تا خلق حماسه دوم اسفند ماه فرصت باقی است، مردم روستای محمدزینا خود را آماده حضور پای صندوق‌های رأی در دومین روز از آخرین ماه زمستان می‌کنند.
ادامه مطلب
سریال از سرنوشت قصه زندگی دو کودک پرورشگاهی به نام هاشم و سهراب است که رفاقت صمیمی و عمیقی با یکدیگر پیدا می کنند و سرنوشت هرچه بیشتر آن دو را به یکدیگر نزدیک و نزدیکتر می کنند طوری که در تمام مدت همزیستی خود در پرورشگاه و بزرگ شدنشان حامی سرسخت یکدیگر هستند و در هیچ بحرانی یکدیگر را تنها نمی گذارند و پشت همدیگر را خالی نمی کنند. سریال از سرنوشت مراحل بزرگ شدن این دو شخصیت را در سه فصل روایت می کند که کلبه مجازی کیسان دیباج شروع به انتشار این س
 
پوستر فیلم جدیدترین قسمت فیلم ترمیناتور، با نام ترمیناتور: سرنوشت تاریک (Terminator: Dark Fate) محصول سال 2019 آمریکا. مثل سایر قسمت‌ها، آرنولد شوارتزنگر بازیگر اصلی این فیلم هست و تهیه کنندگی اون رو جیمز کامرون مشهور بر عهده داره.
 
دانلود رایگان با زدن روی عکس آغاز می‌شود.
 
جهان ابدی، به مدارای من بشتاب که جهانم به جای دگر گریخته است نیم نگاهی به درمان زخم هایم کن که درونم از هم به هم ریخته استبار سفر از هردو مکان بر بسته ام چونان الکی مانم که آردش را آویخته استنا امید از خلق نشدم نا امید بودمبه خدا قسم که جانم به خدا آمیخته استبهانه امروز و فردا ماندنم از نداری استکه خود را چو سیل به گرداب ریخته است
در ازدحام این همه ظلمت بی عصا
چراغ را هم از من گرفته اند 
اما من
دیوار به دیوار
از لمس معطر ماه
به سایه روشن خانه باز خواهم گشت
پس زنده باد امید 
در تکلم کورباش کلمات
چشم های خسته مرا از من گرفته اند
اما من
اشاره به اشاره
از حیرت بی باور شب
به تشخیص روشن روز خواهم رسید
پس زنده باد امید 
در تحمل بی تاب تشنگی
میل به طعم باران را از من گرفته اند
اما من
شبنم به شبنم
از دعای عجیب آب
به کشف بی پایان دریا رسیده ام
پس زنده باد امید 
در چه کنم های بی رفتن سف
کیسان دیباج یکی از هنرمندان جوان و با استعدادی است که فعالیت در عرصه ی هنر را ابتدا با خوانندگی آغاز کرد و اکنون در زمینه ی بازیگر فعالیت می کند.
کیسان دیباج در سریال از سرنوشت که از شبکه دو سیما پخش می شود در نقش جوانی سهراب بازی می کند.
ادامه مطلب
فرقی نداره چقد حرف داشته باشی وقتی می دونی گوشی نیست که بخواد بشنوه...ولی مهسایی...ممنونم...که بهم جرات دادی راز شبامو بگم بهت...نمیدونی حرفای نگفتنی چقد...دردناکن...چون تکرار میشن و تکرار میشن...و هربار این گرداب پایین تر میره...تیتر پست...فقط جمله ایه که تو آهنگی که گوش میدم دوست دارم...غیرتی نشو محدثه خانومم^^
اگر تکه تکه اینه سکوت میکند دلیلش ان نیست که حرفی نداردبلکه مانند اسیری شده که بسیار حرف دارد در روزهای اغازین اسارتش
اما با گذر زمان این زمزمه ها رنگ و بوی تکرار میگیرد
اما عجیب ان است که رنگ شاید تکرار شود
اما بو هرگز
شاید حتی اگر چشما تاب بیاورند رنگها هم متفاوتند
چرا که هر روز رنگی از پرتوی خورشید به زمین میتابد
و این پرتو در هر ساعتی زاویه ای و در هر مکان بازتابهایب دارد که بازتابی بدیع را بوجود می اورد
و دیدن‌هر انچه پیرامون است نیز به ه
خلاصه داستان:دو رفیق به اسم سهراب و هاشم که از دوران کودکی با هم در پرورشگاه بزرگ میشوند، از همان ابتدا آرزوی بزرگی را در سر می پرورانند که برای رسیدن به آن سختی های زیادی را متحمل میشوند، اما در نهایت به توکل به خدا و درایت خویش و مشورت و همکاری بزرگترها به آرزویشان رسیده و…
بازیگران سریال از سرنوشتپوریا پورسرخ، لیلا بلوکات، مجید واشقانی، حسین پاکدل، فریبا نادری، مریم کاظمی، علیرضا استادی، شبنم فرشادجو، علیرضا آرا، مهرداد ضیایی، مائده ط
دوست داشتم تو را در اتوبوسی ببینم،حواست نباشد و خوابت ببرد،من هم زل بزنم و زیر لب بگویم:چه غوغایی به پا کرده چشمانت...اگر ناگهان بیدار میشدی و مرا می دیدی،هرچقدر هم صدایم می کردی باز هم نمی شنیدم،سخت است جدایی از فکر رویاها،مگر اینکه اتوبوس سرنوشت ناگهان از حرکت بایستد،تو پیاده شوی و سرنوست من بپیچد داخل کوچه ی علی چپ،راستی گندمی،چند نفر تابحال با این قدر فاصله ناگهانی هم را در اتوبوس دیده اند؟یا چند نفر زنده از کوچه ی علی چپ بازگشته اند؟
ن
از سرنوشت
یک از سریال هایی که در روز های آتی شاهد آن خواهید بود سریال از سرنوشت است که در ادامه با این سریال و عوامل و اطلاعات بیشتر از زمان پخش آن مطلع خواهید شد.
پیش بینی می کنیم سریال تلوزیونی از سرنوشت می تواند از جمله سریال های محبوب و ر مخاطب تلوزیونی قرار بگیرد که یکی از دلایل آن بازیگران حاضر در این سریال تلوزیونی است در ادامه عوامل از سرنوشت را مشاهده خواهید کرد.
عوامل از سرنوشت
در آینده سریال از سرنوشت به کارگردانی سید محمدرضا خردمن
از آب چشمم تازه شد با خون دل بنوشته ها،
با مکر و بهتان بافتند از تار ریشم رشته ها.
پنهان ز ما در غیب ما، هرجا بگویند عیب ما،
با آب روها شسته عیب بالا ز ما بنشسته ها.
در کوه و دشت و پشته ها؛ ناحقحق را کُشته ها،
سازد درو از کشته اش با داس حق در کشته ها.
 هرچند کوشد ترسویی در خویش بکشد ترس دل،
از غصه میرد با هوس، از شادی غمکُشته ها.
خوبان کنند ار کار زشت، باشد خطا یا سرنوشت،
فخری نماند، فرقی نماند از گفته و بنوشته ها.
سوزی بماند از ساز دل، رازی بماند ام
باید سرپوش همه‌ی احساسات دردناکم رو کنار بزنم، باید همشون رو عریان و واضح جلوی صورتم صف کنم، باید با تک تکشون تنهایی و عمیق و روبه‌رو شم و نترسم. من از افتادن دوباره‌ تو رودخونه‌ی عشقت و غرق شدن تو گرداب‌های سهمگین غم می‌ترسم. واسه نوشتن به این هیولاهای آدم‌خوار احتیاج دارم. به این اسیدی که توش دارم حل میشم. نوشتن منو به بند کشیده. ترکیب افیونی عشق تو و نوشتن داره منو از پا میندازه پسرم.
تصمیم گرفتم که فراموشت کنم...اما نه کامل...نه برای همیشه...فراموش نکن که تو در اعماق قلب من فرمانروایی میکنی...
خود را به دست سرنوشت خواهم سپرد،زیرا اگر سرنوشت بخواهد مطمئنا روزی در جایی همدیگر را ملاقات خواهیم کرد و من برای رسیدن این روز هر ثانیه انتظار میکشم‌ ،هر ثانیه....
خلاصه داستان:
سلسله شنگ بزرگ سال‌ها در مسند قدرت بوده است اما اینک خدایان از امپراطور جدید دل چرکین گشته‌اند. امپراطور، به جای تسلیم در برابر اراده خدایان به بهای اسارت مردمش، تصمیم می‌گیرد که یوغ خدایان را دور انداخته و انسان‌ها را آزاد سازد. هر چند، نه تنها خدایان بلکه رقیبش، ژوی جوان نیز که به خاطر اهدافش سرسپرده خدایان شده است، در برابرش قرار خواهند گرفت! سرنوشت سلسله شنگ، خیر، سرنوشت بشریت در گرو
ادامه مطلب
کتاب شهید گمنام: سرنوشت آدم هایی خوب که خوب زندگی می کنند و خوب هم می میرند.
 
کتاب شهید گمنام : گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
معرفی:
تا حالا شنیدی که آدمای خوب خوب زندگِی میکنن و خوب هم میمیرن. آدم های بد هم…راستی آدم های بد چی؟ اصلا” تو خودت آدم خوبی هستی یا بد؟ راه باز است و تو هم صاحب اختیار.. انتخاب با تو.. ولی بد نیست سرنوشت آدم خوبا رو بخونِی، شاید تو هم خواستی آخرش همه چیز خوب تموم بشه!
بریده کتاب:
به ما گفته بودن ایرانی ها مجوس آتش پرست هس
خلاصه داستان:دو رفیق به اسم سهراب و هاشم که از دوران کودکی با هم در پرورشگاه بزرگ میشوند، از همان ابتدا آرزوی بزرگی را در سر می پرورانند که برای رسیدن به آن سختی های زیادی را متحمل میشوند، اما در نهایت به توکل به خدا و درایت خویش و مشورت و همکاری بزرگترها به آرزویشان رسیده و…
بازیگران:پوریا پورسرخ، لیلا بلوکات، مجید واشقانی، حسین پاکدل، فریبا نادری، مریم کاظمی، علیرضا استادی، شبنم فرشادجو، علیرضا آرا، مهرداد ضیایی، مائده طهماسبی، علیرضا
نخست باید از او می‌پرسیدم که چگونه به این‌جا رسیده و سپس می‌بایست کشف می‌کردم که چه چیز یا چیزهایی او را از بیش از این پیش رفتن در این مسیر بازداشته است. اما همه "باید"ها را در دالان‌های بی‌توجهی ذهنم رها ساختم و تنها اندیشیدم اکنون که به این نقطه رسیده است، چگونه جانش را از او بستانم و دچار مرگ‌ش کنم. سرنوشت او چنان در دستان من جای گرفته بود، که گویی گردنش را میان دو دستم می‌فشردم و او، هر آن که می‌گذشت، به بازگشت به هیچ، نزدیک‌تر می‌شد.
عاشق هیچگاه دلمرده نمی شود ... 
عاشق هیچگاه از حرکت در مسیر عشق و معشوق خسته نمی شود .... 
خستگی راه عشق هم زیباست ... 
گرمای چادر و آستین بلند هم زیباست ... احساسی با طعم پیروزی در دل .... 
زیباترین زیبایی دنیا حیا و مقاومت جوان در برابر دنیایی است که زیباترین گرداب ها را تزیین کرده ........
#مجالس+
#دیوارنوشتهای من
#فریدون مشیری
 
جان میدهم به گوشه‌ی زندان سرنوشت
 
سر را به تازیانه‌ی او خم نمی کنم!
 
افسوس بر دو روزه‌ی هستی نمی خورم
 
زاری براین سراچه‌ی ماتم نمی کنم.
 
با تازیانه های گرانبار جانگداز
 
پندارد آن، که روحِ مرا رام کرده است!
 
جانسختی ام نگر، که فریبم نداده است
 
این بندگی، که زندگیش نام کرده است!
 
 بیمی به دل زمرگ ندارم، که زندگی
 
جز زهر غم نریخت شرابی به جام من.
 
گر من به تنگنای ملال آور حیات
 
 آسوده یک نفس زده باش
*خدایا من رو خیرخواه اطرافیانم قرار بده. خیرخواه خانواده ام، خیرخواه دوستانم، خیرخواه همکارانم.
*خدایا به من صبر بده.
*خدایا من در این گرداب آشفته به دنبال تو می گردم. خدایا من در این کثرت به دنبال وحدت تو می گردم. خدایا مدعیان وصل تو این روزها هر یک تو را یک جور تعریف می کنند. خدایا این روزها من تمام تلاشمو می کنم بدون هیچ تعصبی تو رو جستجو کنم . میدونم که تنهام نمیذاری. میدونم که یه جایی سر یه دوراهی میزنی پس کله ام و به راه خودت هلم میدی.
همین.
دلم میخواد ازدواج نکنم
اگ کردم بچه دار نشم
دوس دارم نسلم منقرض بشه
هیچی تو این زندگی ارزش ادامه دادن ندار
اشتباه پشت اشتباه
خطا پشت خطا
سیاهی پشت سیاهی
این اسمش زندگی نیس!
سقوط آزاده تو ی چاه تاریک و عمیق
ولی بی انتها!
هرچی عمیق تر تاریک تر
تلخ تر
از سقوط خسته شدم!
یکم استراحت نمیدی؟
مثلا ادم بره کما بیدار شه بیینه سالهاست خوابیده
مثلا ادم شب بخوابه صب پا نشه
تا مدتها پا نشه
مثلا زمان وایسه!
از صحنه بیایم بیرون
بشینیم کنار کاتب سرنوشت یه چای بخ
دلم میخواد ازدواج نکنم
اگ کردم بچه دار نشم
دوس دارم نسلم منقرض بشه
هیچی تو این زندگی ارزش ادامه دادن ندار
اشتباه پشت اشتباه
خطا پشت خطا
سیاهی پشت سیاهی
این اسمش زندگی نیس!
سقوط آزاده تو ی چاه تاریک و عمیق
ولی بی انتها!
هرچی عمیق تر تاریک تر
تلخ تر
از سقوط خسته شدم!
یکم استراحت نمیدی؟
مثلا ادم بره کما بیدار شه بیینه سالهاست خوابیده
مثلا ادم شب بخوابه صب پا نشه
تا مدتها پا نشه
مثلا زمان وایسه!
از صحنه بیایم بیرون
بشینیم کنار کاتب سرنوشت یه چای بخ
جهان ابدی، به مدارای من بشتاب
که جهانم به جای دگر گریخته است 
نیم نگاهی به درمان زخم هایم کنکه درونم از هم به هم ریخته استبار سفر از هردو مکان بر بسته ام چونان الکی مانم که آردش را آویخته استنا امید از خلق نشدم نا امید بودمبه خدا قسم که جانم به خدا آمیخته استبهانه امروز و فردا ماندنم از نداری استکه خود را چو سیل به گرداب ریخته است
#فاطمه اشرفی
این سرنوشتی است که اغلب بر آن تأسف می‌خورند؛
من باید بگویم که از سرنوشت‌های دیگر تاسف‌‌ انگیزتر نیست...
#شوپنهاور
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✦ @Parsa_Night_narrator ✦
#کانال_آوای_شبانه_پارسا
#اخبار_روز_ایران_و_جهان
-tumblrhttps://avayeshabane.tumblr.com
آخرین خبرها و اتفاقات روز در وب سایت:
websitehttp://aparssa.wordpress.com
منبع خبری کانال:
#BBC_News
[عکس 640×640]
مشاهده مطلب در کانال
نمیدونم تا حالا با کلمه ای یا جمله ای، شنیدن حرفی یا دیدن صحنه ای بهتون تلنگر وارد شده یا نه!؟ من خودم با همه ی این ها تلنگر خوردم. ولی جمله ای که توی زندگی کاری من بیشترین تاثیر رو  داشت یک جمله از وبلاگ دوست خوبم اقای شاهین کلانتری بود که میگفت:
"قلم، از ماهی لیز تر است! دست نجنبانی سر میخورد توی گرداب روزمرگی"
چقدر راست میگفت. چقدر این جمله پر معنا بود. من گاهی اوقات حتی اگه یک روز بخاطر مشغله های زندگیم دست به نوشتن نمیبردم. روز بعد تن به اهمال
احتمالا شده تا بحال شنیده باشین که "ما تجربمون بیشتره" یا اینکه " ما بهتر میدونیم" و یا "ما صلاح تورو میخوایم"! و با این بازی کلمات جوون تر ها رو مجبور به کاری میکنن که بر خلاف میلشونه!!
چه استعدادهایی که تو این گرداب غرق نشده و چه سالهایی که برای لذت نبردن از زندگی اجباری تلف نشده!!
چی میشه که جبر خونواده ها انقدر زیاد میشه که آدما رو از عشق کردن با چیزی یا کسی که دوس دارن منع میکنن؟!
تا دنیا دنیاس یه جای خالی تو قلب آدما باقی میمونه که جاش با هزارا
چک سندی تجاری است که قانون گذار جهت تسریع امور تجاری، مزایایی برای دارنده آن در نظر گرفته است به موجب قانون، چک ممکن است در وجه حامل یا شخص معین یا به حواله کرد باشد و یا با امضاء پشت یا ظهر آن به دیگری منتقل شود. که در این مطلب سرنوشت چکی که صادر کننده آن فوت شده است را می خوانید.
 
همان طور که می‌دانید چک نوشته‌ای است که به موجب آن صادر کننده به محال علیه (محلی که پول در آن قرار دارد که در حال حاضر منظور بانک است) دستور می‌دهد تا همه یا بخشی از
میترسم… خیلی هم میترسم…
از این غبارآلودِ رو به روم میترسم… 
از نرسیدن و داغِ پشتِ داغ میترسم…
از حسرت میترسم…
از گذشته و حال و آینده میترسم…
از آخرین باری که از ته دل خندیدم و ماضی خیلی بعید بوده میترسم…
از این جنون و گرداب هایل میترسم…
از این حیرونی و ویرونی و خودِ ترس میترسم…
از این بغض بی سرانجام و دو پای ناتوان میترسم…
از سنگینی نگاه و پچ پچ عوام میترسم…
از این ابرهای تیره و تار… از سیل میترسم…
از تکرار پشت تکرار… تکرار… تکرار… و
خداوند طبق آیه زیر گفته:
«انَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّی یُغَیِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ»
«خداوند سرنوشت هیچ قوم( و ملّتی) را تغییر نمی دهد مگر آنکه آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند!»
من سرنوشت هیچ فردی رو تغییر نمی دهم، مگرا اینکه اون فرد، سرنوشتشو تغییر بدهد.
الأن تقریباً 90 درصد مردم ایران عزیز، کشور خودمون نشستیم و از خدا می خواهیم سرنوشت ما را تغییر بده
و هر روز پای نماز یا جاهای دیگه، از خدا می خواهیم سرنوشتمون رو تغیی
چشم پوشم، تا دمی اندوه و غمها بگذرد،
چشم را وا م یکنم، بینم، که دنیا بگذرد.
عاشقیها از دل و دیوانگی از سر نرفت،
از سر شورید هام صد شور و سودا بگذرد.
غرق گشته در گناه خود ببین تردامنی،
تا به خشکی خشک او گرداب دریا بگذرد.
نوبهار آخر بگشت و دیر شد ایام گل،
بلبل شوریده هم با جان شیدا بگذرد.
گر خطایی بگذرد از ما، سزای ما جزاست،
هر جزای ناسزا هم از سر ما بگذرد.
انتظارم م یگذاری تا به فردا تو مرا،
زندگانی با امید روز فردا بگذرد.
شبی کودکی که خوابش نمیبرد،پله های مارپیچ خانه تا پشت بام را طی کرد و در آنجا، زیر چراغانی آسمان نشست .
در حالی که داشت زمین را تمیز میکرد تا دراز بکشد،سو سوی نوری را از پشت سر،نظرش را جلب کرد.
سرش را چرخاند و ستاری ای نورانی را دید. ستاره به او چشمکی زد و گفت
-پسر کوچولو،چرا در رخت خواب نیستی؟
+امشب تنهایم و کسی نبوده تا برایم قصه بگوید،تو چرا بیداری؟
-من نمیتوانم بخوابم،اگر بخوابم دیگر نورانیتم را از دست میدهم
+بلدی قصه بگویی؟
-قصه ای بلد نیستم
+ می‌ترسم. نکند دوباره در آن گرداب بلغزم...+ایمان آن بلندای روشن و نورانی است که هر از چندگاهی در پس ابرهای تردید گمش می‌کنم.+ایمان همان خلایی ست که وجودم را تهی کرده. نمی‌دانم به دنبال چه چیزی به دور خود می‌چرخم. سرگردان و حیران و گمگشته هستم بدون کوچک‌ترین ادراکی. کاملا کور.به یاد ندارم که برای چه پا به اینجا گذاشته بودم. اکنون به جبر در راهی بدون برگشت هستم که نمی‌دانم از کجا شروع شده و به کجا می‌انجامد. هیچ آشنایی نیست ک دستم را بگیرد. همه
احتمالا شده تا بحال شنیده باشین که "ما تجربمون بیشتره" یا اینکه " ما بهتر میدونیم" و یا "ما صلاح تورو میخوایم"! و با این بازی کلمات جوون تر ها رو مجبور به کاری میکنن که بر خلاف میلشونه!!
چه استعدادهایی که تو این گرداب غرق نشده و چه سالهایی که برای لذت نبردن از زندگی اجباری تلف نشده!!
چی میشه که جبر خونواده ها انقدر زیاد میشه که آدما رو از عشق کردن با چیزی یا کسی که دوس دارن منع میکنن؟!
تا دنیا دنیاس یه جای خالی تو قلب آدما باقی میمونه که جاش با هزارا
•══•◈• برش‌هایی از کتاب عهد مشترک •◈•══•
 
توصیه من به مسئولان، به همه مراکز و به همه آحاد ملت، رعایت قانون است. قانون یعنی سرنوشت یک کشور، قانون یعنی سرنوشت انسان‌ها در یک جامعه. چون همه متَّبِع هستند و مجبورند از قانون تبعیّت کنند. دولت هم باید از قانون تبعیت کند؛ رهبر هم باید از قانون تبعیت کند.
┄┅┅❈❈❈┅┅┄
اگر بی‌قانونی آمد وسط میدان_که هر کسی هم، برای بی‌قانونیِ خودش بالاخره یک توجیهی دارد؛ یکی می‌گوید آقا این قانون حق من ر
شاید باورش برایت سخت باشد، که هنوز هم در تلاطمم.
اما دگر رد این تلاطم را در چهره ام نمی‌بینی، چون قلبم را در چاله ای عمیق دفن کرده ام؛ مباد صدای آه و ناله اش به جایی برسد.
و تناقض...آری همان‌ کک‌هایی که مسبب ازهم گسیختگی تار و پودم اند.
همان‌ها که جانم را به لبم میرسانند.
همان‌ها که آهم را بغض و طاقتم را طاق میکنند.
خودت ببین:
تک تک سلول های مغزم "Bella ciao" را فریاد می زنند.
قلبم پوزخند میزند: آخر مقاومت؟در برابر چه؟ ای چشم های نابینا جز پوچی چه می‌
چشم هایم مدام به دنبال زیبایی ها میگشت
از وقتی دوربین دست گرفته بودم عادت کرده بودم به بادقت نگریستن در پدیده ها
این پدیده ها گاه جاندار بودند و گاه بی جان
اما هرگز چیزی به آن زیبایی ندیده بودم...
 
وقتی دیدمش چند صباحی چشم هایم به دنبالش راه افتادند سپس قدم هایم و پس از آن دلم....
دیگر آن سراپا پوشیده در سیاهی را از دور هم که میدیدم میشناختم؛ از توازن گامهایش و از نجابت نگاهش
 
هرقدر که او نجیب بود من سرکش شده بودم
و هرقدر سکون صدایش بیشتر می‌شد
دانلود اهنگ کاش راه دوری بین ما بود کاش سرنوشت ما جدا بود  از رضا بهرام
دانلود موزیک و آهنگ رضا بهرام  کاش راه دوری بین ما بود کاش سرنوشت ما جدا بود 
ترانه و موزیک : دی پاپ موزیک ؛ تنظیم و میکس : مصطفی مومنی
+ متن ترانه کاش از رضا بهرام

ادامه مطلب
دانلود اهنگش
آسمان چشم او آیینه کیست
آن که چون آیینه با من روبرو بود
درد و نفرین، درد و نفرین بر سفر باد
سرنوشت این جدایی دست او بود
گریه مگن که سرنوشت
گر مرا از تو جدا کرد
عاقبت دل های ما
با غم هم آشنا کرد
چهره اش آیینه کیست
آن که با من روبرو بود
درد و نفرین بر سفر
این گناه از دست او بود
ای شکسته خاطر من
روزگارت شادمان باد
ای درخت پر گل من
نو بهارت ارغوان باد
ای دلت خورشید خندان
سینه تاریک من
سنگ قبر آرزو بود
آنچه کردی با دل من
قصه سنگ و سبو بود
من
شهید امیر حاج امینی در روستای علیشار از توابع زرند ساوه در سال ۱۳۴۰ متولد شد. امیر حاج امینی از جمله دلاورمردان عرصه دفاع مقدس است. بیسیم چی لشگر ۲۷ محمد رسول الله بود. دهم اسفند ۱۳۶۵ در شلمچه در عملیات کربلای ۵ .به شهادت رسید. به مناسبت سی امین سالروز شهادت امیر حاج امینی وصیت نامه این شهید بزرگوار را با هم می خوانیم:
سلام بر خدا و شهیدان خدا و بندگان پاک و مخلص او.بعد از مدت ها کشمکش درونی که هنوز هم آزارم می دهد، برای رهایی از این زجر، به این ن
رمان سرنوشت تلخ و شیرین
دانلود رمان سرنوشت تلخ و شیرین اثر الهه احمدی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم
قهرمان قصه ما دختری هست که دشواری ها و خشونت های زیادی تو زندگیش داشته از جمله درگذشت ناگهانی مادرش اونم از صدقه سر خیانت پدرش ، زندگی توی خونه ای که زن باباش اجازه ورودش به اون خونه رو با مرگ مادر ستاره گرفته ، در این بین ستاره ی عاشق ما مجبوره که تن به خواسته های نامعقول پدرش بده ، خواسته هائی مثل یک ازدواج
این سریال دیدنی 10 قسمت دارد با کلیک بر لینک مطالب را از سایت اصلی بخوانید
 
از امشب سریال زیبای سرگذشت پخش میشه. من نمی دونم قراره چند قسمت پخش بخشه ولی به گفته ی بعضی از منابع چیزی حدود ۱۰ تا هستش
سریال سرگذشت چند قسمت است
گفتم که این ۱۰ قسمت قراره حسابی مخاطبینش رو میخکوب کنه. در هر صورت هر مخاطبی می تونه به نوعی این سریال زیبا رو تحلیل کنه
بعضی ها حتی ممکنه قضیه رو ربط بدن به سرنوشت خودشون
بعضی ها نه این کارو نمی کنن و سعی می کنن آسوده خاطر تر
رمان سرنوشت تلخ و شیرین
دانلود رمان سرنوشت تلخ و شیرین اثر الهه احمدی با فرمت های pdf ، اندروید، آیفون و جاوا با ویرایش جدید و لینک مستقیم
قهرمان قصه ما دختری هست که دشواری ها و خشونت های زیادی تو زندگیش داشته از جمله درگذشت ناگهانی مادرش اونم از صدقه سر خیانت پدرش ، زندگی توی خونه ای که زن باباش اجازه ورودش به اون خونه رو با مرگ مادر ستاره گرفته ، در این بین ستاره ی عاشق ما مجبوره که تن به خواسته های نامعقول پدرش بده ، خواسته هائی مثل یک ازدواج
مشخصات سریال :
عنوان ها : Gyebaek | Gye Baek | گی بک | ژنرال گی بک | سرنوشت یک مبارز
ژانر :درام ، تاریخی ، عاشقانه
سال انتشار : 2011
تعداد قسمت ها : 36
امتیاز : 7.7 از 10
شبکه پخش : MBC
وضعیت : به پایان رسیده
 خلاصه داستان:
این سریال زندگی نامه بزرگترین ژنرال و فرمانده بیکجه ای هست که در دورانی که بیکجه در صدد نابودی و سقوط بوده فرماندهی رو به عهده داشته ،زمان تاریخ این درام همزمان با ۲۸ تمین پادشاه گوگوریو و فرمانده ارشد گوگوریو یعنی یون گه سومون میباشد ، که در اون
دردهای منجامه نیستندتا ز تن در آورمچامه و چکامه نیستندتا به رشته ی سخن درآورمنعره نیستندتا ز نای جان بر آورمدردهای من نگفتنیدردهای من نهفتنی استدردهای منگرچه مثل دردهای مردم زمانه نیستدرد مردم زمانه استمردمی که چین پوستینشانمردمی که رنگ روی آستینشانمردمی که نامهایشانجلد کهنه ی شناسنامه هایشاندرد می کندمن ولی تمام استخوان بودنملحظه های ساده ی سرودنمدرد می کندانحنای روح منشانه های خسته ی غرور منتکیه گاه بی پناهی دلم شکسته استکتف گریه ه
به نام او
میگن اینکه کسی بیاد توی زندگی کسی حکمتی داشته و رفتنش هم همینطوریه
ولی جای خالی بعضیا برای همیشه درد میکنه این درد این زخم این شکست هیچ وقت جبران نخواهد شد
هیچ وقت جای خالی اون پر نمیشه
شاید گذر زمان باعث بشه نسبت بهش سردتر بشی
ولی جاش هنوز درد میکنه میشه مثل زخم های کهنه و عمیق
جاش برای همیشه میمونه .....
کاش بشه هیچکس هیچ وقت مجبور نباشه یه تیکه از جیگرشو ببره
کاش هیچ وقت هیچکس مجبور نشه ........
کاش سرنوشت هیچکس هستش رو به بود تبدیل نکنه
چه گردابی است میان بیتابی و صبر
و  شاید همین است که باعث رشد هر دلی است
گرداب و برزخ میان خوف و رجا
برزخ میان عجب و غرور
برزخ میان ...
آری گاهی ندایی خدایی تو را امیدوار میکند
و گاهی ندایی دنیایی تورا نا امید
و ندایی شیطانی تو را مایوس
گاهی به امید وعده خدا پر ازنشاط میشو
و گاهی با نشانه ای دنیایی او را فراموش میکنی
گاهی با حرفهای دیگران غرق در ناامیدی میشوی
و گاهی با ندایی درونی، پرتویی از امید را در خود میبینی
و در انجاست که در میابی تنهایی خود
نوجوانی مرحله ای حیاتی از زندگی ما است. در این سن، تغییرات هورمونی متعددی در بدن اتفاق می افتد. این همان مرحله رشد است و برای دختران نوجوان تنها با یک رژیم لاغری دخترانه ساده امکان پذیر است. متأسفانه، فقدان فعالیت بدنی و مصرف مواد غذایی ناسالم، نوجوانان را به گرداب چاقی کشانده است. اضافه وزن، بر اعتماد به نفس نوجوانان تأثیر می گذارد و اغلب برای رسیدن به اندام متناسب، به رژیم های سخت روی می آورند، تا وزن مطلوب خود را بدست آورند.
 
ادامه مطلب
به نلم خدایی که جان آفرید                                 خدایی که نیکی در ما دمید
 
به نامش که دادش مرا  سرنوشت                      بدادش خوبی در انسان سرشت   
 
    بخوانش به لیل و نهارش دعا                          که هست آفرینش به نام خدا        
 
شاعر: حامد اصغرزاده
همه چیز به سرعت سیاسی می‌شود و عجیب‌تر این‌که آن‌ها که در گرداب سیاست قرار می‌گیرند، ساده‌ترین و بدیهی‌ترین چیزها را اول به دست فراموشی می‌سپارند. عجیب‌تر جامعه‌ای است که به سرعت باور می‌کند. بگذارید چند دقیقه وقت شما را برای روشن کردن دو نکته که فقط با کاربرد ساده جمع‌ و تفریق، و جدول ضرب به دست می‌آید، بگیرم. سه گزاره این روزها از سوی سیاسیون، و برخی دیگر طرح می‌شود. 
ادامه مطلب
خبر شهادت نجفعلی در حالی که همسرش سه ماهه باردار بود، ضربه روحی سختی به خانواده وارد کرد، اما بلاتکلیفی سرنوشت قدرت الله و ولی الله کورسوی امیدی را در دل پدر و مادرش زنده نگه داشته بود.
خبر رسید نجفعلی شهید شده و از سرنوشت قدرت الله و ولی الله اطلاعی در دست نیست. پیکر نجفعلی هم در منطقه عملیاتی خیبر جا مانده و او هم مثل دو برادر کوچک ترش مفقود است. خبر شهادت نجفعلی در حالی که همسرش سه ماهه باردار بود، ضربه روحی سختی به خانواده وارد کرد، اما بلا
دهه محرم در سوریه بودیم. در "ریف حلب" دو سه شب گردان ما و چند شب گردان او به شکل دید و بازدید هیئت می رفتیم.این بین گردان ها رسم بود. یک شب ما مهمان گردان او بودیم.دو حلقه پشت سر هم تشکیل دادیم و مشغول عزاداری شدیم.ناگهان در تاریکی، شخصی را دیدم که به نظرم آشنا آمد.کمی خود را جابه‌جا کردم تا ببینم چه کسی است. محمدرضا بود. به شدت ضجّه می زد و گریه می کرد.ناگهان به دلم افتاد که او شهید می شود،اما به خاطر روحیه شاداب و پرنشاطش به فکرم خندیدم و به خودم ق
استان لرستان از استان های غربی ایران است که مرکز آن شهر خرم آباد است.این استان به دلیل پر آب بودن و داشتن چشمه ها و آبشار های زیاد و همچنین آب و هوای خوب برای گردشگران بسیار محبوب است.
جاذبه های لرستان :
قلعه فلک الافلاک:این قلعه در مرکز شهر خرم آباد واقع شده است. قدمت ساخت آن به زمان ساسانیان می رسد و به دژ شاپور ساخت معروف بوده است اما احتمالا نام فلک الافلاک در دوران قاجار به ان اطلاق شده است. این قلعه علاوه بر زیبایی علی الخصوص در شب روایتگر
اگرچه it's all about money ، ولی این اولین‌باره که همه‌مون درمونده‌ایم. وقتی قراره همه‌مون با هم هم‌سرنوشت باشیم، همه‌چیز معنی خودش ُ از دست می‌ده و همه‌مون توی یک طبقه قرار می‌گیریم. چه قدر ما انسان‌ها هیچی نیستیم.
خدایا! ما داریم از دست می‌ریم، لطفاً لطفاً خودت نجات‌مون بده.
جو عشق میں حیدر کے گرفتار ملے گا
اللہ و محمد کا وفا دار ملے گا
جو عزمِ ولایت کا علم دار ملے گا
باطل سے وہی بر سرِ پیکار ملے گا
جس شخص کے آئینہِ فطرت پہ نہیں گرد
خم خانہِ حیدر کا وہ مے خوار ملے گا
حیدر کی ولادت کی گھڑی آنے تو دیجے
در آپ کو در سینہِ دیوار ملے گا
پیدائشِ حیدر ہے یا معراج کی شب ہے
مطلوب جہاں طالبِ دیدار ملے گا
نیند آئے گی تلواروں کے سائے میں علی کو
جب نفس کا خالق سا خریدار ملے گا
یہ عشق کی وادی ہے سقیفہ نہیں واعظ
ہر شخص یہاں میثمِ تمار م
نقد رمان طوفان دیگری در راه است
نقد رمان طوفان دیگری در راه است : همیشه یک روزنه­ ایی هست که باز است، باید ببینی!
 
طوفان دیگری در راه است نوشته ی سید مهدی شجاعی
داستان تحول انسان­هاست، جوانی با استعداد که در اجتماعی فاسد تمام استعدادها و دارایی­ های درونیش بر باد می­ رود، این جوان ­مرد و زنش فرقی ندارد اما تنها خواستن است که هر دوی آن­ها را به خوش­بختی می­ رساند. پسری خوش استعداد که به خاطر خانواده و جامعه توسری­ خور است، تشنگی محبت، او را به
نقد رمان طوفان دیگری در راه است

نقد رمان طوفان دیگری در راه است : همیشه یک روزنه­ ایی هست که باز است، باید ببینی!

طوفان دیگری در راه است نوشته ی سید مهدی شجاعی

داستان تحول انسان­هاست، جوانی با استعداد که در اجتماعی فاسد تمام
استعدادها و دارایی­ های درونیش بر باد می­ رود، این جوان ­مرد و زنش فرقی
ندارد اما تنها خواستن است که هر دوی آن­ها را به خوش­بختی می­ رساند. پسری
خوش استعداد که به خاطر خانواده و جامعه توسری­
این عکس که با عنوان «ظهور شکوفه فیتوپلانکتون در یکی از پر رفت و
آمدترین گذرگاه‌های نفتی جهان» امروز (جمعه) در تارنمای رصدخانه زمین ناسا
(Earth Observatory) منتشر شد، در تاریخ ۱۶ اکتبر ۲۰۱۹ (۲۴ مهر ۱۳۹۸) توسط
تصویربردار عملیاتی زمین (OLI) بر روی ماهواره لندست ۸ ثبت شده است.

ناسا در توضیح این عکس و با اشاره به گرداب فیتوپلانکتون در این منطقه
نوشت: نفتکش‌ها در هر روز حدود ۲۰ میلیون بشکه نفت خام (چیزی در حدود ربع
میزان مصرف جهانی) را از تنگه هرمز جابه‌
سرایشی از مشیری
پرکن پیاله را کاین آب آتشین دیریست ره به حال خرابم نمی برد این جامها که در پی هم می شود تهی دریای آتش است که ریزم به کام خویش گرداب می رباید و آبم نمی برد

..... من با سمند سرکش و جادویی شراب تا بیکران عالم پندار رفته ام تا دشت پر ستارة اندیشه های ژرف تا مرز ناشناختة مرگ و زندگی تا کوچه باغ خاطره های گریز پا تا شهر یادها دیگر شرابم جز تا کنار بستر خوابم نمی برد پر کن پیاله راهان ای عقاب عشق از اوج قله های مه آلوده دور دست پرواز کن به
نشستم و گفتم بیخیال،هرچی که بشه تو بخون...کرنومتر را زدم و بسم الله گفتم...نشد...نمیتونم...امتحانات علوم پایه و پره انترنی لغو شدن و امتحان ما هنوز سرنوشت مشخصی نداره...میدونی?اینا باگ های زندگی در جهان سومه.اینکه تو هیچوقت نمیتونی برای فردای خودت برنامه ریزی کنی...سال قبل این موقع من پر از انگیزه بودم و عشق و هیجان اما امروز?از من چیزی نمونده...
امتحان پره انترنی رو لغو کردن که بیماری منتقل نشه،بعد بچه ها رو قراره بدون امتحان بفرستن توی بخش های پر
در حالی که دارم به خودم لعنت میفرستم که به عقاید دیگران احترام بذار، یواشکی حرص میخورم که چطور یه عده افسانه های دینالیزه!  [ دین +alized] رو باور میکنن؟! اسم دین که میاد انگار مهر ساکت شو روی مغز و منطق شون میخوره، حتی اگه به محدود شدن و محدودتر شدنشون ختم بشه... 
shirazart.blog.ir 
** بینوایان ، اثر ویکتور هوگو _ جنگ و صلح ، اثر تولستوی _ سرنوشت یک انسان اثر میخائیل شولوخوف_ گوژپشت نتردام ، اثر ویکتور هوگو _ سه تفنگدار اثر الکساندر دوما _ دیوید کاپرفیلد ، اثر چارلز دیکنز _ جزیره ی گنج، اثر استیونسن
ایرانِ شکست خورده
"ما که گربه نبودیم"
هرچه #تحریف کنند، هرچقدر خودمان را گول بزنیم با این حال امورات مسلم و قطعی تاریخی پشت جهالت کوردلان باقی نخواهد ماند.
ایران و ایرانی در جنگ های سرنوشت ساز و ملی عموما #شکست خورده اند.
شکستهایی که سرنوشت ایران را به اجبار #دستخوش تحول کرده و ایرانیان بازنده تاریخی بوده اند.
ما در تاریخ هربار مورد هجوم قرار گرفته ایم، باخته ایم.
ادامه مطلب
بعضی چیزها هست که انگار سرنوشت انسا‌ن‌اند. انگار از قبل معلوم شده که روزی متعلق به این آدم خواهند بود، چون اون آدم با تمام قلبش اون چیز رو می‌خواد، بدون هیچ شکی، تمام و مطلق. قبلا تو سریال ما البته سرنوشت اسم دیگه‌ای داشت. 
مثلاً همین کاپشنی که میترا امروز خرید. سه ماه از روزی که اون کاپشن رو دیده و خواسته بود، گذشته بود و تو این سه ماه  امروز با خواستنی غیرقابل مقاومت که می‌دونست فرسنگ‌ها دور از انتظارِ «هنوز اونجا بودنش» هست، رفتیم و دید
نقد و بررسی فیلم The Fate of the Furious 8 در مجله تخصصی نقد و بررسی راتن تمیتوز
ببینید از فیلمی که اسم احمقانه‌ای مثل «سرنوشت خشمگین» (فیلم The Fate of the Furious) دارد و در این نقد فیلم سراغ آن رفته‌ایم، انتظار زیادی نمی‌رود! این را به خاطر این می‌گویم که در چند وقت اخیر در سایت با کامنت‌های متعددی برخورد می‌کنم که از «سریع و خشن ۸» اعلام بیزاری می‌کنند چون فکر می‌کنند این فیلم به خاطر اینکه درباره‌ی تعقیب و گریزِ یک لامبورگینی نارنجی روی دریای یخ‌ز
نقشه فرار یک به قدری بد بود که حالم در میانه آن بهم خورد. جز 15 دقیقه اول آن که کمی جذابیت کاذب آن هم برای مخاطب عام داشت جز مزخرف چیزی از آن ندیدم. نه تعادلی نه داستان منسجمی نه قهرمان درست حسابی نه ضد قهرمان خاصی گویی اکشنیست برای زیر پنج ساله ها.
بیشتر از این درباره بد بودن فیلم نمی گویم از همه متدها و مترهای استاندارد اکشن زمان خود سنگ فرس ها دور است زبان قادر به بیان افتضاح بودنش ندارم.
ما جمله ای به نام فیلم بد بود بازیگری خوب نداریم بازیگر
من یک رگ بی خیالی دارم که محدود زمان هایی می آید سراغم؛ روزهای مهم، روزهایی که تصمیم توی اون روز سرنوشت سازه دعا دعا میکنم که روزِ رگ بی خیالی م نباشد که بخواهم بدون فکر، بدون در نظر گرفتن تمام تلاش هایم تسلیم شوم و بکشم زیر همه چیز و از آینده اش نترسم.
گاهی اوقات با مشاهده ظلم هایی که به برخی بندگان در نهایت غربت و غریبی توسط عده ای روا میشود از خودم میپرسم چرا خدا کمکی نمیکنه بهش؟؟مثلا ی کودک ده ساله که مورد آزار و اذیت قرار میگیره.حتی فکر کردن بهش تمام ریشه آدم را تکون میده و قابل تحمل نیست.حتی شنیدنش.حال خدا چطور میتونه این صحنه رو ببینه و چیزی نگه؟چطور میتونه ببینه یکی از بنده هاش در نهایت مظلومیت مورد ظلم داره واقع میشه و کاری نمیکنه؟
اخیرا به این نتیجه رسیده ام که خداوند دلسوز نیست.بر
خیلی از ما در زندگی دچار مشکلات فراوان شده ایم و سختی های فراوان دیده ایم ولی اینکه ما در خیلی هاشون مقصر نبودیم و این سرنوشت بود که ما رو به مشکلات دچار کرد، اینکه برخی میگویند نه همه چیز دست خودمونه مثلا کسی که معتاد میشه تقصیر خودشه و هیچ بهانه ای قابل قبول نیست ولی اینکه کسی پدر و مادرش خوب نیستند در زندگی نه تنها حمایتش نمیکنند بلکه سختی ها ش رو صد برابر میکنند که دیگه طرف نیاز به دشمن پیدا نمیکنه.
خیلی از اتفاق ها که برامون میافته و ما هی
در شماره پایانی کمیک محبوب The Walking Dead شاهد یک پرش زمانی چند ساله بودیم. یعنی اتفاقات زیادی برای شخصیت‌های مهم و اصلی داستان افتاده که به تصویر کشیده نشده‌اند.
بعد از مرگ ریک گرایمز در شماره 192 کمیک The Walking Dead، در شماره 193 و آخر این کمیک یک پرش به آینده را می‌بینیم. میزان دقیق این پرش مشخص نشده اما با توجه به سن شخصیت‌ها، به نظر حدود 20 سال گذشته است. کمیک، سرنوشت شخصیت‌های اصلی و محوری زیادی مثل کارل، میشون، لیدیا، یوجین، نیگان و چند نفر دیگر را
بعضی چیزها هست که انگار سرنوشت انسا‌ن‌اند. انگار از قبل معلوم می‌شه که روزی متعلق به این آدم باشن، تنها به این دلیل که اون آدم با تمام قلبش اون چیز رو می‌خواد، بدون هیچ شکی، تمام و مطلق. قبلا تو سریال ما البته سرنوشت اسم دیگه‌ای داشت. 
مثلاً همین کاپشنی که میترا امروز خرید. سه ماه از روزی که اون کاپشن رو دیده و خواسته بود، گذشته بود و تو این سه ماه  امروز با خواستنی غیرقابل مقاومت که می‌دونست فرسنگ‌ها دور از انتظارِ «هنوز اونجا بودنش» هست
سینمایی نابودگر 6 | سرنوشت تاریک – Terminator: Dark Fate
ژانر : اکشن، ماجراجویی، تخیلی
زبان : دوبله فارسی + انگلیسی
مـدت زمان : 02:08:05
کـیفیت : بلوری BluRay
حجم : 2.5 گیگابایت + 1.2 گیگابایت + 615 مگابایت
امتیاز : 6.4 از 10
خلاصه داستان : سربازی به نام گریس با قابلیت‌های فیزیکی تکامل‌یافته، توسط نیروهای مقاومت، به زمان گذشته فرستاده می‌شود تا از زنی جوان در برابر یک ربات آدم‌کش محافظت کند. در ادامه سارا کانر و ربات نابودگر T-800 نیز به گریس ملحق می‌شوند و…
نسخه دوبله
 
فرقی نمی‌کند شهید دیروز ، امروز یا فردا باشی غزه، حلب، تهران ، خرمشهر باز هم فرقی نمی‌کند تاریـخ تکــرار مـی شود ... اگر مهدی باکری‌ها در دفاع مقدس بودند امثال حاج فرهاد نیز این زمان بودند اگر شهید باکری شهردار ارومیه بود حاج فرهاد هم مسئول بلدیه زینبیه بود حقیقت همین است که سرنوشت مقلدان خمینی جز شهادت نیست و سرنوشت مقلدان ولی امر مسلمین نیز هم ... بسیجی خستگی را خسته کرده؛ در این عکس جلوه‌نمایی می کند ... شهید سردار مهدی باکری شهید مدافع
باسمه تعالىالف: مسئولیت در قبال شهدا و آسیب دیدگان داریمملت مسئول سرنوشت کشور است و در همه ى انتخابات باید در صحنه باشدب: با علما و روحانیون با تقوا و متعهد به جمهورى اسلامى دشورت کنیمج: به افراد متعهد و مطلع و متوسط و غیر منحرف رأى دهیم.
دانلود کتاب صوتی سرنوشت روح اثر مایکل نیوتن
فرمت فایل ها: mp3 تعداد فایل ها: 10 حجم کل فایل ها: 509 مگابایت مدت زمان پخش: 19 ساعت و 22 دقیقه نویسنده: مایکل نیوتن مترجم: محمود دانایی زبان ترجمه: فارسی گوینده: آزاده صحت درباره کتاب: کتاب حاضر ، حاصل تحقیقات دکتر مایکل نیوتن است ، که طی چهل سال درمان و بررسی صدها ...
دریافت فایل
بایداون توباشه.این حرف استیو دررابطه باچاه جادوگرفائزه بود.جادوگرفائزه دختری ازنسل جادوگران عهدعتیق بودکه درعصرپادشاهی اسکندرمقدونی به چاهی عمیق انداخته شده بود.بعدازگذرزمان از چاه هروقت آبی برداشته میشدونوشیده میشدافراددچارحسی همچون علاقه به کشتن نوزادانسان پیدامینمودند.
چماق خوردن این افرادباعث میشدنسیمی همچون بادصبابه زندگی افرادسرازیرگردد.امااین افرادتازمانی که چاه وجودداشت نابودنمیشدند.
سیلویانگاه به ته چاه انداخت جزسیاه
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار اخیر با نمایندگان مجلس خبرگان: «آنچه بنده میخواهم به ‌عنوان موضوع مورد بحث عرض کنم، عبارت است از این مسئله: نوع مواجهه‌ی کشور و افراد مؤثّر کشور با چالشها، با حوادث؛ این را میخواهیم بحث کنیم.بالاخره هر کشوری، هر جامعه‌ای حوادثی دارد؛ این حوادث بعضاً حوادث خوب است، بعضاً حوادث تلخ است، بعضاً فشار هست -فرض کنید ما دچار تحریمیم، دچار تهاجم فرهنگی هستیم و از این قبیل چیزها، یا بعضی از کشورها دچار تهاجم سخت و
این طبل ها اجازه نمی دهند صدای حسین شنیده شود.هر چه قلمم می خواهد روی پای خودش بایستد سرش را یک ضرب تر می زنند.با دوات مردمک چشمانم می نویسم. دردناکتر از بریدن سر حسین، بردن نام حسین به هنگام سر بریدن است. حسین حسین شعار کسانی شده است که به شهادت دادن دیگران افتخارشان شده.چگونه حسینی که از یارانش می خواست با او هم سرنوشت نشوند، حالا سرنوشت ملتی به انتخاب یاران او شده است؟ بر سرمان منت گذارند می گویند این انتخاب خودتان بوده است.تا بوده همین بود
برمودا در اصل نام جزایر زیبایی در شمال اقیانوس اطلس و در نزدیکی امریکا است که جزو سرزمین‌های فرادریایی پادشاهی بریتانیا محسوب می‌شوند. اکثر افراد، نام برمودا را به خاطر حوادث عجیب اتفاق افتاده در منطقه معروف به «مثلث برمودا» شنیده‌اند، غرق شدن کشتی‌ها، ناپدید شدن هواپیماها و گم شدن افراد در این منطقه بسیار خبر ساز بود و برای مدت زیادی مردم معتقد بودند نیروهای فراطبیعی باعث این اتفاقات هستند.عده‌ای این فرضیه را مطرح کردند که آدم فضایی
نام : نابودگر ۶: سرنوشت تاریک
امتیاز : 6.4 از 10 – میانگین رای 68,673 نفر
کیفیت :  720  :  1080 
موضوع : اکشن, ماجراجویی, علمی تخیلی
حجم : 2.5 گیگابایت 
مدت زمان: 128 دقیقه
زبان: انگلیسی 
سال انتشار : 2019
صوت دوبله: دارد
~~~~~~~~
کارگردان : Tim Miller
~~~~~~~~
بازیگران : Linda Hamilton , Arnold Schwarzenegger , Mackenzie Davis
~~~~~~~~
خلاصه داستان :سربازی به نام گریس با قابلیت‌های فیزیکی تکامل‌یافته، توسط نیروهای مقاومت، به زمان گذشته فرستاده می‌شود تا از زنی جوان در برابر یک ربات آدم‌کش محافظت کند
خبر مرگ نوبل آلفرد نوبل از جمله افراد معدودی بود که این شانس را داشت تا قبل از مردن، آگهی وفاتش را بخواند.زمانی که برادرش لودویگ فوت شد، روزنامه‌ها اشتباهاً فکر کردند که نوبل معروف (مخترع دینامیت) مرده است.آلفرد وقتی صبح روزنامه‌ها را می‌خواند با دیدن آگهی صفحه اول، میخکوب شد: آلفرد نوبل، دلال مرگ و مخترع مر‌گ‌آورترین سلاح بشری مرد!آلفرد، خیلی ناراحت شد. با خود فکر کرد: آیا خوب است که من را پس از مرگ این گونه بشناسند؟سریع وصیت نامه‌اش را
برادران یوسف به او خیانت کردند و او را به بردگی فروختند. یوسف میتوانست عصبانی باقی بماند و اجازه دهد آن اتفاق بد و آن بی عدالتی سرنوشت راستینش را برباید اما او گذشت کرد و رو به جلو حرکت کرد تا پاداش خود را طلب کند.
باید در طلب یک زندگی شاد باشید.عملِ بخشیدن به معنای رهاکردن است تا بتوانید آینده روشنی که انتظارتان را میکشد به دست آورید.
برای بار هزارم می‌گویم که دوستت دارم
چگونه می‌خواهی شرح دهم چیزی را که شرح‌دادنی نیست؟
چگونه می‌خواهی حجم اندوهم را تخمین بزنم؟
اندوهم چون کودکی‌ست...
هر روز زیباتر می‌شود و بزرگ‌تر.
بگذار به تمام زبان‌هایی که می‌دانی و نمی‌دانی بگویم
تو را دوست دارم
بگذار لغت‌نامه را زیر و رو کنم
تا واژه‌ای بیابم هم‌‌ اندازه‌ی اشتیاقم به تو...
چرا دوستت دارم؟
کشتی میان دریا، نمی‌داند چگونه آب در برش گرفته
و به یاد نمی‌آورد چگونه گرداب در همش شکسته
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.
توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشد
با این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.





شب های ما
بر پشت بام
گویم الله اکبر
دارم رویایی در سر
و کهکشان شود همراه ما
برای طفلی شیرخوار
رسیده وقت ایثار
تا شاید او رهد از ظلم دیرباز
 
شب سیه گذرکند
غم از وطن سفر کند
دوب
 
متاسفانه مرورگر شما، قابیلت پخش فایل های صوتی تصویری را در قالب HTML5 دارا نمی باشد.توصیه ما به شما استفاده از مروگرهای رایج و بروزرسانی آن به آخرین نسخه می باشدبا این حال ممکن است مرورگرتان توسط پلاگین خود قابلیت پخش این فایل را برای تان فراهم آورد.



دریافتمدت زمان: 37 ثانیه
 
 کلیپی فوق العاده که داغ دلها را کمی تسکین می دهد
دولت آمریکا بداند! تصاویری که در این ویدیو می بیند؛ سرنوشت همه شما جنایتکاران است...صدای نابودی آمریکا بیش از هر زمان
حالااا چه کار کنیم.
عمری تا دلمان میلرزید میگفتیم حاج قاسم هست.
اما امروز خبر رفتنت دلمان را لرزاند، حاج قاسمی هم نبودد که بگوییم خیالمان راحت حاج قاسم هست.
حالا چه کنیم با نبودنت.
چه کنیم با این درد.....
بعد از توو همه چیز هنوز ادامه دارد.
هنوز مبارزه هست.
هنوز هستند آدم هایی که تا اسرائیل را نابوود نکنند قرار نمیگیرند.
خیالت راحت تا ظهور همه چیز ادامه دارد.
دنیاا که بدون مبارز نمی ماند.
امااا قبول کن دنیاا امروز بدون تو چیزی را کم دارد.
دلمان امر
پایه های صندلی در یک روز ساخته میشود ، آن روز روزیست که قرار است در یک زمان محدود ، اساس و بنیاد و استحکام آن صندلی که قرار است سالها بر روی آن بشینی تعیین شود. و آن هم توسط خودت(تا آن زمان فرصت داری در ساخت پایه های صندلی مهارت کسب کنی)...
ادامه مطلب
...اگر سرنوشت، اقبال، تقدیر و بخت اندازه ی نقطه ای توانِ بروز داشته باشند، آن وقت "این" تنها اقبالِ صد در صدیِ زندگانیِ من است؛
 
شاید هم تنها دلیلِ متولد شدن؛
 
هدفِ مقدسِ زندگانی مگر جز این است کِ آدمی تمامیِ احساساتِ بشری را تا سر حدِ کمال از کاسه ی درکِ روحش لبریز سازد؟
 
جز این است...؟
.
.
.
+ آه کِ از نَفَس هایم پروانه می پاشد بِ درُ دیوارِ اتاق!

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها